دو کاج زیبا شد


 


محمد جواد محبت در گفتگو با جام جم، ضمن ارائه نسخه جدیدی از شعر «دو کاج» به نکات جالبی در مورد این شعر اشاره کرده که خالی از لطف نیست:

در مورد شعر دو کاج برای ما بیشتر بگویید: در کنار خطوط سیم پیام/ خارج از ده دو کاج روییدند/ سالیان دراز رهگذران/ آن دو را چون دو دوست می‌دیدند...

این شعر سروده سال 62 است و سال 63 هم در کتاب‌های درسی چاپ شد.

آیا برای سرودن آن سفارشی داشتید؟

بله به سفارش آقای حداد عادل این شعر را در یک شامگاه رمضان از 12 شب تا سحرگاه سرودم و خوشحالم که مورد توجه قرار گرفت و بتازگی روایت جدیدی هم از این شعرسروده‌ام که در فرصتی دیگر برایتان خواهم گفت.                        

                        

                     

نسخه قدیم:

در کنار خطوط سیم پیام         خارج از ده دو کاج روئیدند
سالیان دراز رهگذران              آن دو را چون دو دوست میدیدند

یکی از روز های سرد پاییزی     زیر رگبار و تازیانه باد
یکی از کاج ها به خود لرزید      خم شدو روی دیگری افتاد

گفت ای آشنا ببخش مرا            خوب درحال من تامل  کن
ریشه هایم زخاک بیرون است      چند روزی مرا تحمل کن

کاج همسایه گفت با تندی          مردم آزار از تو بیزارم
دور شو دست از سرم بردار        من کجا طاقت تورا دارم

بینوا راسپس تکانی داد              یار بی رحم و بی مروت او
سیمها پاره گشت و کاج افتاد        برزمین نقش بست قامت او

مرکز ارتباط دید آن روز              انتقال پیام ممکن نیست
گشت عازم گروه پی  جویی          تا ببیند که عیب کار از چیست

سیمبانان پس از مرمت سیم         راه تکرار بر خطر بستند
یعنی آن کاج سنگدل را نیز          با تبر تکه تکه بشکستند

*************  *************

نسخه جدید:

در كنار خطوط سیم پیام        خارج از ده دو كاج روئیدند

         سالیان دراز رهگذران            آن دو را چون دو دوست می‌دیدند

   روزی از روزهای پائیزی           زیر رگبار و تازیانه باد

   یكی از كاج ها به خود لرزید     خم شد و روی دیگری افتاد

گفت ای آشنا ببخش مرا        خوب در حال من تأمل كن

ریشه‌هایم ز خاك بیرون است   چند روزی مرا تحمل كن

كاج همسایه گفت با نرمی     دوستی را نمی برم از یاد

شاید این اتفاق هم روزی        ناگهان از برای من افتاد

مهربانی بگوش باد رسید         باد آرام شد، ملایم شد

  کاج آسیب دیده ی ما هم        کم کمک پا گرفت و سالم شد

میوه ی کاج ها فرو می ریخت    دانه ها ریشه می زدند آسان

ابر باران رساند و چندی بعد       ده ما نام یافت کاجستان

 

 


آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید:

برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:

بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: